فیروزکوه با زبانی دیگر

ساخت وبلاگ


‍ نازنین ،زخمی گُلِ زیبا وَ ای اوقاتِ تنگ

من که با صدها زبان خواندم تورا شهرِ قشنگ

بوده ای هم شَانِ تبریزی که گفتند شاعران

بودنِ نصفِ جهانِ اصفهان با اوست لَنگ

دردِ تو در سینه دارم ، از غمت دیوانه ام

هرکه آمد ،خورد از سفره وَ زد بر چهره چنگ

زخمیِ چنگیزِ تاتاری وَ خنجرهای دوست

زخمِ کاریِ تو از نامردمی باشد ، نه جنگ

ظاهراً از التیامِ زخمهایت گفته اند

کاخِ کَسری طعمـه ی آتش شد از چشمانِ تنگ

هرکه با صِدق وصفا زد آستین بالا به شوق

در رَهَش سَدّی بنا کرده سپس قُلّاب سنگ

گرچه کُشتندو به بَدمستی کبابت خورده اند

مطمئن هستم گرفتارِ بلا هستندو ننگ

خوش ندارد روحِ سرکش تا شَوَد هیچ انتقاد

خیر باشد انتقادو هست جنس شیشه سنگ

پارک کوهستان به نرمی گفت، یزدانی ببین

فرقِ این بار اینکه فرزندان کَمَر بستند تنگ

گَرمیِ بازار دلداران به چشم مستِ یار

شاید این بار عاشقانش کـرده شهرت را قشنگ.

#احمدیزدانی

کوتوال...
ما را در سایت کوتوال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : deemeha بازدید : 104 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 4:55